بررسی مشکلات و میزان تمایل خانواده جهت پذیرش و نگهداری بیماران اعصاب و روان در منزل پس از ترخیص از مرکز اعصاب و روان

مرکز نگهداری بیماران اعصاب و روان
مرکز بستری بیماران اعصاب و روان

بر اساس تحقیقات انجام شده حمایت های موجود در محیط می تواند در بهبود کیفیت زندگی و عملکرد اجتمعای بیماران روانی نقش موثری داشته باشد و از بستری شدن های طویل المدت بیماران و هزینه های وارده بکاهد .

از 2 مدل درمان اجتماعی مثبت و مدیریت موردی ویژه در درمان بیماران روانی استفاده می شود که باعث می شود مدت اقامت در بیمارستان کاهش یافته و ثبات خانوادگی فرد ارتقا یابد. هم چنین اثراتی را نیز در بهبود علایم بیماری، میفیت زندگی و عملکرد اجتماعی بیماران نشان دادند.

از آنجا که هیچ قوم و ملتی از ابتلا به اختلالات روانی در امان نیستند و از آنجا که مشارکت خانواده در مراقبت و توانبخشی بیماران روانی به عنوان یک عامل کلیدی در درمان موفقیت آمیز آنان در تمام دنیا امری پذیرفته شده است بنابراین لازم است در تمام کشورها ارائه خدمات بیشتر برای خانواده بیماران ایجاد و تقویت شود .

جامعه مورد مطالعه در این پژوهش شامل خانواده بیمارانی بود که زمان ترخیص آنان فرارسیده بود و حجم نمونه 658نفر برآورد گردید . ابزار گردآوری پرسشنامه از پیش ساخته ایی بود که شامل سوالات مربوط به میزان تمایل خانواده بیمار در مورد پذیرش و نگهداری آنان، مشکلات خانوادگی، اجتماعی، اقتصادی خانواده بیماران و مشکلات درمانی آنان در نگهداری از بیمارانشان پس از ترخیص بود  .

هم چنین مواردی هم چون نوع رابطه بین بیمار و اعضای خانواده، علایم بیماری، چگونگی واکنش خانواده نسبت به علایم مشکل زا بیمار، علایم بیمار در آخرین بستری، احساس خانواده در مورد ترخیص بیمار، توانایی بیمار در انجام امورخانه مورد بررسی قرار گرفت  .

در این پژوهش از بین 658نمونه 228نفر زن و 430 نفر مرد بودند . خانواده ها بیشترین عامل موثر در عود مجدد علایم بیماری را عدم مصرف دارو توسط بیمار ذکر نمودند .

هم چنین ارتباط معناداری بین سطح تحصیلات سرپرست خانواده و میزان پذیرش بیمار وجود داشت طوری که کمترین میزان پذیرش مربوط به مواردی بوده است که سرپرست خانواده بی سواد بوده است . در حالی که با افزایش سطح سواد سرپرست خانواده میزان پذیرش نیز افزایش یافته است .

عامل مهم دیگری که نقش زیادی در میزان پذیرش بیمار توسط خانواده داشت میزان رضایتی بود که توسط خانواده از نحوه عملکرد مراکز در حمایت از بیما ابراز شد . به طوری که هر چه این میزان رضایت بیشتر گزترش شده بود میزان پذیرش نیز بالاتر بود.

هم چنین بین میانگین پذیرش بیماران پس از ترخیص با میانگین طول مدت آخرین بستری ارتباط معناداری پیدا شد یعنی هرچه طول مدت آخرین بستری بیماران بیشتر باشد پذیرش بیماران پس از ترخیص در منزل کمتر است .

هم چنین نتایج حاصل از آن بود که بیشترین عاملی که در کاهش پذیرش بیمار توسط خانواده نقش داشته مربوط به بروز و شدت علایم بیماری بوده است به طوری که در مواردی که بیمار دارو خود را مصرف نکرده است به دلیل بروز بیماری خانواده کمترین تمایل را به پذیرش او نشان داده است . طوری که بیماران می توانند با استفاده از دارو به درجه ایی از ثبات نایل شوند که روابط خود را با خانواده و دیگران حفظ کنند و به کار ادامه دهند .

با توجه به اینکه وجود مسائل و مشکلات در خانواده می تواند تاثیر جدی بر میزان پذیرش بیماران در خانواده و نهایتا تاثیر بر بهداشت روانی جامعه داشته باشد پیشنهاد می شود در هنگام درمان و بازتوانی بیماران آسیب شناسی خانواده نیز دقیقا مورد ارزیابی قرار گیرد به علاوه به منظور افزایش امنیت و پذیرش بیمار در خانواده ایجاد امکانات و مشاوره های بهداشت روانی در جامعه لازم و ضروری به نظر می رسد .